مدیریت ضد جهادی

حادثه‌ای که در روز عید قربان سال94 در منا رخ‌داد را می‌توان مطالعه‌ای موردی در تحلیل نتایج مدیریت غیرجهادی در عرصه‌ حج ابراهیمی دانست. با نگاه به شاخصه‌های این نوع مدیریت و معکوس‌سازی این ویژگی‌ها می‌توان شاخصه‌هایی از مدیریت جهادی را یافت. مؤید این رویکرد گزارۀ منطقی است که «تعرف الاشیاء باضدادها».


1395/12/5
تعداد بازدید:

حادثه‌ای که در روز عید قربان امسال در منا رخ‌داد را می‌توان مطالعه‌ای موردی در تحلیل نتایج مدیریت غیرجهادی و چه بسا مدیریت ضد جهادی در عرصه‌ حج ابراهیمی دانست. با نگاه به شاخصه‌های این نوع مدیریت و معکوس‌سازی این ویژگی‌ها می‌توان شاخصه‌هایی از مدیریت جهادی را یافت. مؤید این رویکرد نیز این گزارۀ منطقی مشهور است که «تعرف الاشیاء باضدادها»

تمرکز و دیکتاتوری در تصمیم

اولین شاخصه‌ای که می‌توان در عملکرد سعودی سلفی به مدیریت حج ابراهیمی مشاهده کرد، تمرکز و دیکتاتوری در مدیریت است. به این ترتیب که نحوۀ ادارۀ حج و اصول و قوانین حاکم بر آن تنها توسط چند شاهزاده سعودی اتخاذ می‌شود و این شاهزادگان قدرت فراوانی در تغییر رویه‌های حاکم بر حج دارند. به‌طور خاص در مسئلۀ منا، تصمیم بلامنازع یک شاهزاده سعودی جهت بستن یک راه اصلی از مسیر مشعر تا منا، جمعیت را به نحوی متراکم ساخت که چنین فاجعۀ عظیمی اتفاق افتاد.

دیکتاتوری و تمرکز در تصمیم، ریسک تصمیم‌گیری را به‌شدت افزایش می‌دهد به‌نحوی‌که هرکدام از تصمیمات غلط دیکتاتور، مضرات جبران‌ناپذیری را به جامعه وارد می‌کند. در عرصۀ سرمایه‌گذاری مالی نیز این مسئله مورد پردازش قرار می‌گیرد و توزیع ریسک از راهکارهای قطعی جهت پایین آوردن ریسک سرمایه‌گذاری به شمار می‌رود. این مشکل حتی در نظام‌های دموکراتیک نیز وجود دارد. چرا که در این نظام‌ها نیز تمرکز قدرت و تصمیم وجود دارد با این تفاوت که تنها در اولین تصمیم یعنی تشخیص و انتخاب فردی که قدرت را در دست می‌گیرد، همگان شریک می‌شوند. اما پس از انتخاب، همچنان ریسک تصمیم به‌شدت بالاست و فرد انتخاب شده می‌تواند تصمیمات بسیار بزرگ و تأثیرگذاری را بر زندگی مردم تحمیل کند.

مدیران نقطه‌ای قدرت تمرکز بر بیش از یک نقطه را ندارند و در چنین شرایطی حوزۀ مدیریتی آن‌ها از جهات مختلفی دچار آسیب می‌شود.

مضرات دیکتاتوری و تمرکز در تصمیم، زمانی حادتر می‌شود که در یک نظام موروثی انتقال قدرت، افرادی صاحب قدرت شوند که هیچ ادراک علمی یا عملی نسبت به مدیریت، حتی در یک جمع کوچک ندارند. شاهزاده‌های سعودی که عمر خود را به عیش و نوش می‌گذرانند به ناگاه در موقعیت پادشاه یا ولی‌عهد قرار می‌گیرند. در این منصب چنان قدرتی پیدا می‌کنند که یک شبه می‌توانند حکم حمله به یک کشور را صادر کنند؛ بی‌آن‌که حتی خود کوچکترین تصوری نسبت به عواقب این تصمیم داشته باشند.

مدیریت نقطه‌ای

حمله به یمن در نتیجۀ تصمیم شاهزاده محمد بن سلمان که یک شاهزادۀ جوان و بدون تجربه است گرفته شده‌است. مخالفت بسیاری از صاحب‌منصبان باتجربۀ سعودی نتوانست از تصمیم او جلوگیری کند. این تصمیم، عربستان را در موقعیتی بحرانی قرار داده‌است؛ تا جایی که سوء مدیریت در حج امسال را می‌توان یکی از نشانه‌های این بحران قلمداد کرد. این حادثه ناشی از مدیریت نقطه‌ای حاکم بر این کشور است. چرا که تمرکز قوای سعودی بر لشکرکشی به کشور یمن، مدیریت این کشور را نسبت به سایر نقاط کاملاً دچار غفلت کرده است. مدیران نقطه‌ای قدرت تمرکز بر بیش از یک نقطه را ندارند و در چنین شرایطی حوزۀ مدیریتی آن‌ها از جهات مختلفی دچار آسیب می‌شود.

مدیریت غیر مردمی

پس از وقوع حادثۀ منا، در چندین نوبت و توسط خبرگزاری‌های مختلف اعلام شد که سعودی‌ها از ورود نیروهای مختلف داوطلب مردمی از کشورهای مختلف از جمله ایران به عرصۀ امدادرسانی به مجروحین جلوگیری می‌کنند و تنها این امدادگران سعودی هستند که اجازه دارند به معرکه وارد شوند. این تصمیم در کنار اندک بودن نیروهای امدادی سعودی موجب شد که بسیاری از افرادی که امکان نجات از معرکه را داشتند فوت کنند و جنازه‌های آن‌ها تا ساعت‌های روی زمین بماند. این در حالی است که در چنین مواردی در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله ایران پروتکل‌های متنوعی جهت ورود نیروهای مردمی به بحران‌ها وجود دارد و همین ورود در بسیاری از موارد جان انسان‌های زیادی را نجات می‌دهد. نمونه‌هایی از این موارد را می‌توان در کمک‌رسانی در زلزله‌های بم و منجیل و همچنین کمک مردم به نظام در دوران دفاع مقدس به‌وضوح مشاهده کرد.

این مدیریت غیر مردمی در کل فرایندهای مدیریتی حج دیده می‌شود. مردم عربستان به‌هیچ‌وجه خود را میزبان حجاج نمی‌دانند و این تنها حکومت سعودی است که وظیفۀ خدمت‌رسانی به حجاج را بر عهده دارد. البته این امر می‌تواند خود شاهدی بر غیر مردمی بودن حکومت سعودی نیز باشد. لذا این امکان وجود دارد که این حکومت به زودی از ناحیۀ مردم خود با بحران مواجه شود.

در مقایسه با این جمعیت تنها دو میلیونی می‌توان جمعیت بیش از بیست میلیونی اربعین حسینی در عراق را مثال زد. در این حرکت، زائران کشورهای مختلف با مدیریت کاملاً مردمی و از شهرهای مختلف عراق به‌سوی کربلا حرکت می‌کنند. در این فرایند، وجود هیئت‌های بیشمار مردمی عراقی که میزبان زائران هستند، روند خدمت‌رسانی را به‌شدت تسهیل می‌کند و این پیاده‌روی هرساله با شکوه بیشتری انجام می‌شود. توزیع وظیفۀ خدمت‌رسانی و حتی تصمیم‌گیری میدانی میان مردم در این حرکت عظیم موجب شده است که دولت عراق این توان را پیدا کند که ضمن برقراری امنیت در این حرکت عظیم، در آن واحد به جنگ علیه تروریست‌های داعشی نیز اقدام کند. معرفی مسیر‌های متعدد برای عبور زوار به‌دلیل حضور میدانی مردم بومی، وجود محل‌های بسیار زیاد برای استراحت زوار و وجود خادمان بسیار زیاد و در تخصص‌های مختلف اعم از پشتیبانی و امدادی از دیگر شاخصه‌های این مدیریت درون‌زا به شمار می‌رود.

البته ورود نیروهای مردمی عراقی به عرصۀ جنگ، توزیع وظیفه را در این عرصه نیز عملی ساخته است و در انجام وظیفۀ دفاع از کشور، دولت و نیروهای حکومتی را به‌شدت یاری رسانده است.

مدیریت رفاه‌طلب

دولت سعودی را می‌توان دولتی رفاه‌طلب دانست و از شدت ‌وضوح، نیازی به ارائۀ اثبات برای این امر وجود ندارد. عمدۀ درآمدهای کشور عربستان سعودی اعم از نفت، توریسم و … میان خانوادۀ بیست ‌هزار نفری آل سعود تقسیم می‌شود و شاهزادگان آل سعود نیز این منابع را صرف خرید امکانات رفاهی متنوع در سراسر دنیا می‌کنند. کاخ‌های مجلل، هواپیماهای لوکس خصوصی و حساب‌های بانکی انباشته در بانک‌های اروپا و آمریکا از امکانات عمومی اعضاء این خانواده است. البته این برخلاف اجداد آن‌هاست. چرا که اجداد این خانواده از نجد عربستان، اعرابی‌های جنگ‌جویی بودند که با پیوستن به مشی مذهبی وهابیت توانستند عربستان را در اختیار بگیرند. مع‌الوصف با گذشت بیش از یک قرن از سلطه بر عربستان، شیوۀ زندگی اعضاء این خاندان به‌شدت تغییر کرده است و اکنون آل سعود، خاندانی مصرفی، خوشگذران، رفاه‌طلب و ثروت‌دوست است. با وجود این گسترۀ زندگی تجملی، این امر کاملاً قابل پیش‌بینی است که اعضاء این خاندان برای مقابله ب بحران تربیت نشده باشند. لذا در حوادث امسال منا و حتی حادثۀ مسجدالحرام و سقوط جرثقیل بر روی سر حجاج، حتی تصویری از حضور حاکمان عربستان در معرکه دیده نشد و افراد درجه‌پایین از این حکومت وظیفۀ ادارۀ بحران را بر عهده داشتند.

در شیوۀ مدیریت جهادی، مدیران خود از رنج‌کشیده‌ترین و زبده‌ترین اعضای اجتماع هستند و در موارد بحران نیز از اولین افرادی هستند که در معرکه حاضر می‌شوند و به مدیریت امور می‌پردازند.

اما در شیوۀ مدیریت جهادی، مدیران خود از رنج‌کشیده‌ترین و زبده‌ترین اعضای اجتماع هستند و در موارد بحران نیز از اولین افرادی هستند که در معرکه حاضر می‌شوند و به مدیریت امور می‌پردازند. شواهد متعددی از این امر را می‌توان در مدیریت میدانی دفاع مقدس مشاهده کرد.

مدیریت غیرپاسخگو و فرافکن

وزیر بهداشت دولت سعودی در گفت وگو با شبکه تلویزیونی رسمی سعودی با سلب مسئولیت از دولت سعودی در ماجرای منا، تلاش کرد تا قضا و قدر و حجاج را مقصر اعلام کند و گفت که علت وقوع حادثه منا، عدم پایبندی برخی حجاج به دستورات بوده است. او گفت: «اگر همه به دستورات پایبند بودند، این‌گونه حوادث رخ نمی داد». او همچنین می‌گوید: «زوار زیادی بدون توجه به زمان تعیین شده حرکت کردند که این مساله، دلیل اصلی حوادثی از این دست است».

در توجیه فرافکنانۀ دیگری شیخ عبدالعزیز آل الشیخ مفتی کل آل سعود از واژه خودکشی برای قربانیان فاجعه مشعر منا استفاده کرد و گفت مرگ عمدی در اماکن مقدسه، خودکشی است. رئیس شورای علمای ارشد و اداره پژوهش‌های علمی و فتوای سعودی در واکنش به فاجعه هولناک مشعر منا از تسلیت گفتن به خانواده‌های داغدار قربانیان خودداری کرد و در عین حال حجاج بیگناه را مسئول و مقصر وقوع این حادثه دردناک دانست. مفتی آل سعود در گفت‌وگو با روزنامه سعودی عکاظ گفت حجاج و بعثه‌های حج باید به قوانین عربستان که برای ساماندهی حج و راحتی حجاج وضع شده، پایبند باشند. وی افزود پایبند نبودن به این قوانین و مقررات، شر و خطر بسیار بزرگی است. مفتی آل سعود در توجیه بی کفایتی رژیم سعودی و سوء مدیریت آنها در برگزاری امن و آرام مراسم حج مدعی شد برخی حجاج به دنبال مرگ عمدی در اماکن مقدسه هستند زیرا اعتقاد دارند مُردن در این اماکن، اجر و پاداش دارد. کسانی که مرگ عمدی در حج را فضیلت می‌دانند،فکر اشتباهی دارند و این نوع مرگ، خودکشی است و هر کس به این جنایت عمدی دست بزند،قاتل خویش است. او در اظهاراتی توهین آمیز نسبت به منتقدان مدعی شد: اینها(منتقدان)، حسود و کینه توز هستند، آنچه رخ داد، قضا و قدر بود! و به سبب ازدحام جمعیت رخ داد. وی با انداختن مسئولیت بروز فاجعه اخیر به گردن حجاج بیت الله الحرام برای تبرئه آل سعود ادعا کرد تمام دستگاه‌های دولتی تلاش‌های خود را برای جلوگیری از بروز هرگونه فجایع به کار گرفته‌اند، اما این‌ها(منتقدان) در قلوبشان مرض وجود دارد و سخنانشان هیچ ضرری به پادشاهی سعودی و تلاش‌های گسترده اش وارد نخواهد کرد.

این شیوۀ تعامل با بحران، یعنی فرافکنی و مسئولیت ناپذیری از شیووه‌هایی است که حکومت‌های دیکتاتوری دنیا در غالب موارد اتخاذ می‌کنند. این جریان در بحران‌های اقتصادی نیز مسبوق به سبقه است. به‌عنوان مثال، در بحران ٢٠٠٨ آمریکا، دولت این کشور به‌راحتی از خود سلب مسئولیت کرد و مسئولیت همۀ بحران را به گردن طبقۀ متوسط مردم آمریکا انداخت که جهت خانه‌دار شدن به خرید اوراق رهنی از بانک‌های این کشور اقدام کردند. در مواردی نیز این بحران به حرص و طمع بانک‌های خصوصی آمریکا ارجاع داده شد.

اما مسئولیت‌پذیری در حوزۀ تحت امر، از ویژگی‌های مشخص مدیریت جهادی است. مدیر جهادی در حوزۀ نفوذ خود هم نسبت به عوامل تحت امر و هم نسبت به عوامل مافوق پاسخ‌گو است و از خود سلب مسئولیت نمی‌کند.

مدیریت راضی

اظهارات فوق از جانب مسئولین سعودی را می‌توان تنها عکس‌العمل دربار سعودی به ماجرای منا دانست. مسئولین سعودی در سایر اظهارات خود تنها به تبریک به یکدیگر بابت برگزاری شکوهمند مراسم حج پرداختند. اظهار رضایت دائمی از عملکردها نیز از شیوه‌های رایج در مدیریت‌های دیکتاتوری و متمرکز است. علی‌رغم فاجعۀ عظیم منا و مسجدالحرام، حاکمان کشورهای حاشیۀ خلیج‌فارس نیز که خود نیز از همین شیوۀ حکومت‌داری استفاده می‌کنند برگزاری شکوهمند حج را به پادشاه عربستان تبریک گفتند. تغافل ناشی از اظهار رضایت در بحران‌های این‌چنینی، موجب تعمیق بحران و مضاعف‌سازی اثرات و فجایع آن می‌شود و از رشد سیستم مدیریتی جلوگیری می‌کند.

اما در شیوۀ مدیریت جهادی، چنین تغافلی به‌مثابۀ سمی مهلک به شمار می‌رود و مدیران جهادی همواره به‌دنبال یافتن نقاط عیب خود هستند و از منتقدانی که به این نقاط ضعف اشاره می‌کنند استقبال می‌نمایند.

---------------------------------

پدافند اقتصادی، ش 11، مهر ماه 1394، صص 3-4


مطالب پربازدید
را ببینید یا به فهرست بازگردید.