حمیدرضا محمدی
1396/2/1
تعداد بازدید:
عنصر مقاومت
مقدمۀ شناخت اقتصاد مقاومتی، درک صحیحی از مفهوم مقاومت است. مقاومت در علم صرف، در باب مفاعله است. مفهوم این باب دلالت بر وجود ارتباطی از جنس موافقت یا مخالفت دارد که البته در مورد مقاومت، مفهوم مخالفت ادراک میشود. بنا به این قاعدۀ لغوی، مقاومت دارای دو طرف است که در مقابله با یکدیگر حرکاتی را انجام میدهند. در این مفهوم دوست و دشمن معنا پیدا کرده و طرفین مخالفت را تشکیل میدهند. دشمن در مقاومت میتواند از جنس نفسانیات خود فرد یا از جنس انسانها و حکومتها باشد. در مفهوم اول یعنی نفسانیات، اقتصاد مقاومتی در صحنۀ سبک زندگی ایفای نقش میکند و در مفهوم دوم، ابعاد دیگری را تحت پوشش خود قرار میدهد.
ادراک مفاهیم با استفاده از پردازش محتوای مصادیق، از شیوههایی است که جهت تبیین حدود و ثغور مفاهیم بهکار میروند. در درک مفهوم مقاومت هم میتوان از این شیوه نیز استفاده کرد. در ادامه با تشریح وضعیت مصادیق مقاومت در دنیای معاصر، تلاش میشود درک صحیح از مفهوم مقاومت ارائه شود. پس از طرح این مصادیق، به استخراج شاخصهای مقاومتی آنها پرداخته میشود. این شاخصها اختصاص به مصادیق ذیل ندارند و در هر حرکتی که صفت مقاومتی بودن را دارد (از جمله اقتصاد مقاومتی) میتوان از آنها استفاده کرد.
الف: انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی در نتیجۀ مقاومتی بود که در طول پانزدهسال (از سال ١٣۴٢ تا سال ١٣۵٧) از جانب مردم ایران اسلامی و با هدایت روحانیت و به رهبری حضرت امام خمینیره به وقوع پیوست. مقاومت مردم در این دوران توأم با ویژگیهایی بود که بدون حضور این ویژگیها پیروزی انقلاب اسلامی هرگز محقق نمیشد. برخی از این ویژگیها عبارتاند از تبعیت از رهبری، همدلی و وحدت حداکثری، حضور همۀ مردم در صحنه، سازماندهی و مدیریت دقیق، شجاعت، صبر و استقامت، اعتماد به نفس و امید به آیندۀ روشن، استفاده مناسب از شعائر دینی(اعیاد و عزاداریها)، استفاده از قوت و نیروی جوانان، آرمانخواهی و پرهیز از مصلحتجوییهای ناصواب و غیره.
ب: دفاع مقدس
پیروزی در هشت سال جنگ مقدس در برابر بسیاری از ابرقدرتهای جهانی بهجز از مجرای مقاومت رزمندگان در جبههها ممکن نبود. این جنگ در عرصۀ مقاومت ویژگیهای جدیدی را نسبت به دوران انقلاب اسلامی به یادگار گذاشت. این ویژگیها عبارتاند از: خود اتکایی در عرصۀ علم و فناوری(بهویژه در طراحی و تولید تسلیحات)، استفاده از توان کشورهایی بهجز ابرقدرتهای غرب و شرق، کاهش وابستگی به نفت(بهویژه در سالهای ابتدایی جنگ)، ترسیم دقیق الگو و نقشۀ حرکت پس از رصد موقعیت دشمن و نیروهای خودی(با تأسیس واحد اطلاعات و عملیات)، استفاده از جوانان در سطوح مدیریتی، بسیج نیروهای داوطلب مردمی، پرهیز از هرگونه عقبنشینی، استفاده از توان همۀ اقشار حتی اقلیتهای مذهبی، اجرای احکام دینی حتی در سختترین شرایط و پرهیز از تخلف از حکم خداوند.
ج: جبهۀ مقاومت
در عرصۀ سیاسی، جبههای که از آن به مقاومت تعبیر میشود عبارت از کشورها و جنبشهایی است که با رژیم صهیونیستی در پیکار مستقیم وارد شدهاند. حزبالله، سوریه، حماس و جهاد اسلامی ارکان این جبهه هستند که مقابله با رژیم صهیونیستی را با پشتیبانی ایران انجام میدهند. با دقت در نحوۀ عملکرد این ارکان میتوان راهبردهای مناسبی را برای اقتصاد مقاومتی استخراج کرد.
یک: اگرچه معمولاً و به اشتباه از مقاومت به رویکردی صرفاً تدافعی در برابر دشمن تعبیر میشود، اما نوع عملکرد طرفین مقابله نشاندهندۀ این است که برعکس ظواهر امر، جریان مقاومت در حال تهاجم است و طرف مدافع، رژیم صهیونیستی است و ماجراجوییهای این رژیم در جنگهای ٣٣ روزه، ٢٢ روزه و ٨ روزه نیز تلاشهایی در جهت فرار از فشاری بوده که از ناحیۀ جبهۀ مقاومت بر آنها وارد شدهاست. سامانههای دفاعی چون گنبد آهنین و همچنین کشیدن دیوار حائل در اطراف مناطق اشغالی شواهدی بر این امر است. اگر طرفین اصلی درگیری در خاورمیانه را ایران و رژیم صهیونیستی بدانیم، این حقیقت آشکارتر میشود. چراکه درگیریهای این دو کشور همواره در مرزهای رژیم صهیونیستی انجام میشود. رویکرد ایران در ساخت موشکها تهاجمی بوده و رژیم صهیونیستی دائماً در تلاش است با ایجاد سامانههایی، به دفاع از آنها بپردازد.
دو: جنس سازماندهی نظامی جبهۀ مقاومت، از سازماندهی متعارف کشورهای به اصطلاح ابرقدرت متفاوت است. حرکتهای نامنظم و نامتقارن و پارتیزانی، جنگهای چریکی و جنگهای اطلاعاتی عناصر اصلی سازماندهی نظامی جبهۀ مقاومت را تشکیل میدهند. در این سازماندهی، پول و تسلیحات تعیینکنندههای اصلی نیستند و ایمان، اعتقاد و شجاعت نیروها متغیرهای مستقل بهشمار میآیند.
مصادیق دیگری از مقاومت در تاریخ معاصر و تاریخ گذشته وجود دارند که امکان پرداخت آنها در این مجال اندک وجود ندارد. درعینحال بررسی آنها میتواند به تدقیق در مفهوم مقاومت کمک کند.
عنصر مقاومت در اقتصاد
لزوم پیادهسازی ویژگیهایی که از مصادیق فوق استخراج شد واضح است. در ادامه تلاش میشود برخی از این ویژگیها که بومی شدن آنها در اقتصاد مقاومتی نیازمند تدقیق بیشتری است مورد بررسی قرار گیرد.
الف: دفاع یا حمله
برخی با این تصور که اقتصاد مقاومتی عملکردی دفاعی است این نتیجه را میگیرند که اقتصاد مقاومتی رویکردی انفعالی نسبت به مسائل و مشکلات اقتصادی است. این درحالی است که باید توجه داشت که اصولاً پرسش از دفاعی بودن یا تهاجمی بودن اقتصاد مقاومتی جهت برگزیدن یکی از رویکردهای دفاعی یا تهاجمی امری اشتباه است؛ چراکه گاهی دفاع بهترین حمله و گاهی حمله بدترین دفاع است. در ادامه نیز این پرسش مطرح میشود که بر اساس کدام منطق دفاعی بودن مصادف با انفعالی بودن است؟ جهاد اقتصادی منظومهای از عملکردهاست که ابعاد مختلف این منظومه میتواند با توجه به مقتضای وضعیت کشور یا وضعیت دشمن در جهت دفاع یا حمله تدوین شود.
ب: تهیۀ کالک عملیاتی
همانطور که تبیین شد یکی از عناصر اصلی جبهۀ مقاومت در مواجهه با دشمن، شناسایی و اطلاعات عملیات است. نتیجۀ این مرحله، تهیۀ کالک عملیاتی اقتصاد مقاومتی است. این شناسایی باید از یک سو ناظر به وضعیت جبهۀ اقتصادی دشمن و از سوی دیگر ناظر به جبهۀ اقتصادی خودی انجام شود. پیش از این مطرح شد که ارکان جبهۀ مقاومت، سرزمینهای اشغالی را در محاصرۀ خود قرار داده و رژیم صهیونیستی را با فشارهای شدیدی مواجه ساختهاند. در اقتصاد مقاومتی هم در ابتدا باید مرزهای اقتصادی و گلوگاههای اصلی مالی و تجاری دشمن را شناخته و به تدریج پتانسیلهای مقاومتی در قالب هستههای مستقل و متکی به نفس مقاومت را در اطراف این گلوگاهها مستقر ساخت. در مرحلۀ بعد باید با شناخت نقاط ضعف و قوت این گلوگاهها، نحوۀ تحرک هستههای مقاومت را مورد بررسی قرارداد. از دیگر لوازم تهیۀ کالک عملیاتی، شناخت نحوۀ بازی دشمن در این مواجهه است. در طول مسیر لازم است عکسالعملهای دشمن پیشبینی شده و چگونگی حرکات بعدی تدوین شود. در جبهۀ خودی این وضعیت پیچیدهتر است. چراکه نیروهای خودی از یک سو با فرهنگ مهاجم و از سویی دیگر با عملگرهای اقتصادی مهاجم مواجه هستند. فرهنگ مهاجم(تجمل، مصرفگرایی، مدگرایی، چشم و همچشمی و غیره)، سبک زندگی مردم را تحتالشعاع خود قرار داده و عملگرهای اقتصادی(انواع تحریم و محدودیت، قاچاق، واردات اجناس نامتناسب با فرهنگ بومی)، ارکان مختلف اقتصاد را مورد هجمه قرار داده است. لذا در تهیۀ کالک عملیاتی، باید ابعاد هر دو مورد فوق شناسایی شوند. شناخت نقاط قوت و ضعف جبهۀ خودی و اولویتبندی آنها از دیگر لوازم تهیۀ کالک است.
ج: درگیری همهجانبه
اقتصاد مقاومتی حرکتی تکبعدی نیست. اصولاً اقتصاد جزء مستقلی نیست که بتوان منظومۀ عملکردی آن را مجزای از سایر ابعاد زندگی اجتماعی ترسیم و پارامترهای ساختاری آن را به گونهای مستقل استخراج کرد. ترسیم شبکهایِ ابعاد درگیری از لوازم اقتصاد مقاومتی است. در اقتصاد مقاومتی همۀ ابعاد با توجه به موقعیتی که در شبکه دارند درگیر میشوند. بهعنوان مثال، در کنار اقتصاد، کارویژۀ فرهنگ در اقتصاد مقاومتی، ترمیم سبک زندگی است و همۀ مردم در این کارویژه دخیل هستند. کارویژۀ سیاست، دیپلماسی عمومی فعال و کارویژۀ صنایع نظامی، تولید و تجاری سازی تسلیحات یا دانش ساخت تسلیحات است. تولید و تجاری سازی دانش نیز مؤلفهای است که در بخش علمی میتواند به اقتصاد مقاومتی کمک کند.
د: شناسایی ابزار تهاجم
ابزار تهاجم در جنگ نظامی، توپ و تانک و موشک است. اما در اقتصاد مقاومتی جنس این ابزار تفاوت دارد. در یافتن این ابزار باید مؤلفههایی را مد نظر قرارداد. این مؤلفهها عبارتاند از: کمهزینه و ممکن بودن، قدرت نفوذ عملیاتی بالا، تأثیرگذاری بالا و قدرت رسانهای شدن بالا. این ابزارها از طریق مطالعه و همفکری قابل استخراج هستند. بهعنوان مثال و به طور اجمالی میتوان به برخی از این ابزارها اشاره کرد.
دستیابی به برخی از دانشهای سطح بالا برای پژوهشگران کشور ممکن است. اما درعینحال بازار این دانشها در انحصار دشمنان کشور است و آنها از مجرای فروش این دانشها منافع هنگفتی بهدست میآورند. در زمینۀ دانشهای اینگونهای و البته در مواردیکه این دانشها به نفع نوع بشر بوده و به ارتقاء سطح علمی یا سلامتی آنها منجر میشود(دانشهایی مثل تولید دارو، سلولهای بنیادی و غیره) میتوان استراتژی افشای علم را بهکار بست. بدیهی است که تنها هزینۀ افشای این دانشها برای کشور، هزینۀ تولید آنهاست. این درحالی است که افشای دانش در این موارد ضرر اقتصادی زیادی را بر دشمن وارد میسازد. بهعلاوه با کاهش هزینۀ خرید دانش برای کشورهای دیگر و ایجاد نگاه مثبت، زمینۀ دیگر تعاملات اقتصادی را فراهم میکند.
بازار لوازم آرایشی از دیگر مواردی است که میتواند در اقتصاد مقاومتی بهکار گرفتهشود. بیشترین مصرف لوازم آرایشی دنیا مربوط به ایران است و کشورهای متخاصم اقتصادی، هرساله از قِبل بازار ایران، عواید زیادی را کسب میکنند. استفاده از ابزارهایی چون فرهنگسازی در کنار گسترش تولید لوازم آرایشی در داخل و منع شدید واردات و قاچاق آنها، علاوه بر وارد کردن ضربۀ شدید به دشمن، تولیدات داخلی را رونق میبخشد. این مسئله در مورد سایر کالاهایی که خریدار عمدۀ آن ایران است نیز صدق میکند. کالاهایی چون خودروهای لوکس اروپایی(پورشه، بنز و پژو) از این قبیل هستند. مثالهای دیگری در این زمینه وجود دارد که طرح آنها در این مجال ممکن نیست.
------------------
پدافند اقتصادی، پیششماره اول، آبان ۱۳۹۳، صص ۱۸تا۱۹.