علی سعیدی| دکتری اقتصاد
1395/12/5
تعداد بازدید:
باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست، باید هستههاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. (صحیفۀ امام، ج ٢١، ص ١٩۵)
این مردمى که در هر شهرى هستند، اجزاى اصلى نظام و تعیینکننده مىباشند. اگر خداى نکرده جنگى بشود، اینها هستند که باید بیایند دفاع کنند. اگر سازندگى باشد، اینها هستند که در سازندگى باید شرکت کنند. اگر حمایت از حرکتى باشد، به وسیلهى اینها باید انجام بگیرد. اگر خنثى کردن توطئهى دشمن باشد، به وسیلهى اینها باید انجام بگیرد. (بیانات رهبر معظم انقلاب در ٣خرداد١٣۶٩)
مقدمه
یکی از عرصههای مهمی که درحالحاضر نیازمند مشارکت جهادی و انقلابی نیروهای مردمی در کشور است، حوزۀ اقتصاد مقاومتی میباشد. تلاشهایی که تاکنون در نظمدهی و سامانبخشی نهادها و تشکلهای مردمی صورت گرفته است به دلایل مختلفی ازجمله صورت تشکیلات هرمی از بالا به پایین، نهایتاً منجر به ایجاد سازمانهایی عریض و طویل، پرهزینه، ناکارآمد و ایستا شده است. متأسفانه بدون دریافت ملزومات منفی این صورتبندی سازمانی، توجیهاتی بعضاً فقهی و شرعی نیز مبتنیبر پایبندی به اصول این سازمان ازجانب متشرعین ارائه شده است که با سوءاستفاده از عنوان «ولایتپذیری سازمانی» اختیار، آزادیِ فعالیت و قابلیتِ نوآوری و تفکر را از سطح مقطع هرم که همان صف فعالان است، میگیرد.
تجربۀ تاریخی عملکرد جبهههایی که از ناحیۀ حرکتهای موفق انقلابی در طول تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی بهطور ضمنی گویای گونهای متفاوت از نظام اداره است. در این نظام اداره، اصول حرکتی که ازجانب ولی (اعم از امام معصوم و ولی فقیه) القا میشود در پهنۀ اجتماع، امت را بهگونهای منحصر به فرد نظمبخشی میکند. در این نوع از نظمبخشی، علاوهبر اینکه رابطه مستقیم ولیامر با مردم (رابطۀ امام و امت) محسوس و ملموس است، رشد متکامل همۀ نیروها و نظام اداره محقق میشود. از این ساختار ادارۀ اجتماع در بیان حضرت امام خمینی (ره) به «هستههای مقاومت» تعبیر شده است. این ساختار در برهههای مختلف زمانی و با مأموریتهای مختلفی از جانب ولیامر شکل گرفتهاند.
با توجه به مقطع تاریخی حاضر که عرصۀ اقتصاد به یکی از نقاط آسیبپذیر نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده است، ایجاد و گسترش «هستههای مقاومت اقتصادی» در سراسر کشور با هدف تقویت بعد اقتصادی نظام ولایت، امری لازم به نظر میرسد. در ادامه به تعریف این هستهها و بیان مزیتهای ساختاری، اصول کلی و شیوۀ پیادهسازی و عملکرد هستههای مقاومت اقتصادی پرداخته خواهد شد.
تعریف هستههای مقاومت اقتصادی
هستههای مقاومت برگرفته از آیۀ شریفۀ «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا» (سبأ، ۴۶) میباشد که با هدف اجرای دستورات ولیامر و ازجانب نیروهای مردمی انقلابی در کل امت اسلامی تشکیل میشود. ابعاد، سطح فعالیت، گسترۀ عملکرد و کارویژۀ این هستهها با توجه به میزان درکی که افراد تشکیلدهندۀ هر هسته از پیامهای ولیامر دارند تعریف میشود. همۀ هستهها بهدلیل تبعیت اصولی از ولی امر، در صراطی (جبههای) واحد حرکت میکنند و درعینحال تفاوتهایی در سطوح مختلف میان آنها مشاهده میشود. در وضعیت فعلی، در راستای فرمایشهای مقام معظم رهبری برای مقاومسازی و استحکام ساخت درونی اقتصاد کشور، جهتگیری کلی این هستهها باید ناظر به فعالیتهای اقتصادی باشد.
مزیتهای ساختاری
مردمیبودن
هستههای مقاومت برخلاف سایر تشکلهای سازمانی، تشکیلی از پایین به بالا دارد و با توجه به میزان دغدغه و تکلیفمداری بدنۀ اجتماعی بر تعداد و استحکام آنها افزوده میشود. علاوهبر اینکه تشکیل این هستهها، دستوری و ابلاغیهای و سلسلهمراتبی نیست، بهدلیل وابستهنبودن آنها به بدنۀ قدرت،هیچگاه بهصورت آییننامهای تعطیلبردار نمیباشد. به عبارت دیگر، این ساختار کاملاً مردمی است و تشکیل و تعطیل آن تنها وابسته به امر ولی و درک تکلیفی آحاد جامعه اسلامی است. بنابراین، آن دسته از نیروهایی که تشکیل این هستهها را ضروری میدانند میتوانند با تشکیل «هستههای تبلیغی» به افزایش سطح درک تکلیفی آحاد جامعه اسلامی برای تشکیل این هستهها کمک کنند.
مستقلبودن (ازلحاظ فکری، مالی و عملیاتی)
همانگونه که اشاره شد، این هستهها در ساختار سلسلهمراتبی تعریف نمیشوند و اصولاً سلسلهمراتب رایج سازمانی را مانع رشد خود میدانند. بنابراین، استقلال سازمانی، فکری، مالی و عملیاتی از ویژگیهای منحصربهفرد این نظام اداره است.
متعهد و مسئولبودن در قبال نظام ولایت
نظام ادارۀ سازمانی رایج، نظامی بیشینهخواه، نفعطلب، مسخکننده و پرهزینه بوده و نگاه آن به حکومت منظری کاملاً طلبکارانه است و خود را از حکومت ولی منفک و بهطور یکجانبهای ذیحق میداند. لذا مسئولیتگریزی و بیتعهدی در این نظام سازمانی بسیار مشهود است. اما تشکیل هستههای مقاومت، ذاتاً ناشی از شأنی مسئولانه در قبال ولی است و تلاش میکند با اجرای دستورات ولی در حد فهم و توان خود، باری از دوش ولی بردارد و حتی بخشی از مسئولیت ولی را متوجه خود میداند.
جوانگرایی
نظام سازمانی سلسلهمراتبی، بهدلیل ایستایی زیادازحد، هیچگاه به نسل جوان که ذاتاً روحیۀ متحول و پویایی دارند اجازۀ رشد سلسلهمراتبی را نمیدهد. لازمۀ رشد در اینگونه از سازمانها، مسخ افراد است که این مسخشدگی نیازمند زمان بوده و با روحیات جوانی در تعارض است. درواقع، در نظامات سلسلهمراتبی، بهویژه در سطوح بالاتر آنها، کهنگی افکار و کهنسالی موج میزند. اما هستههای مقاومت متکی بر نیرو و نشاط جوانی است و بهگونهای مؤثر از تجارب استفاده میکند.
ابتکار عمل و خلاقیت
بهدلیل تمرکز قدرت در سطوح بالاتر در نظام سازمانی سلسلهمراتبی، رویۀ ابلاغی از بالا به پایین مانع بروز خلاقیتها و ابتکارات در بدنۀ هرم میشود. ازآنجاکه استقلال فکری، مالی و عملیاتی در هستههای مقاومت مانع هرمیشدن ساختار آن میشود، هرکدام از هستهها در مسیری که پیش رو دارد، وظیفۀ نوآوری و خلاقیت در پیشبرد اهداف خود را تکلیف خود میداند. جوانی هستهها نیز خود به ایجاد نوآوری و خلاقیت و تحولیبودن مسیر کمک میکند.
انحصارزدایی، تکثیریبودن نه تکاثریبودن
ایجاد نظامی واحد با مدیریت واحد و باساختار سلسلهمراتبی منسجم بهانهای شده است که ساختاری بسیار وسیع، با اینرسی بالا، تمامیتخواه و انحصارگر و درعین حال غیرمنسجم، پرتلاطم و نابهسامان، سیاستزده، قدرتطلب و نفعجو، خود را واسط امام و امت بداند و تفسیر شخصی خود از فرمایشهای امام را در قالب نظام برنامههایی تقلیدی، ناکارآمد و رانتآفرین به مردم تحمیل کند. لذا این ساختار را میتوان با ماهیتی «تکاثری» تعریف کرد که جریانهای مختلف سیاسی در بازههای مختلف زمانی با هر وسیله و روشی برای پیشبرد اهداف جناحی خود بهدنبال چنبرهانداختن و تسخیر این ساختار هستند. اما هستههای مقاومت در پهنۀ اجتماع چنان گسترده شدهاند که قابلیت تکاثر و انباشت قدرت و ثروت را ندارند. لذا میتوان برای آنها ماهیتی تکثیری قائل شد چون رشد این هستهها متوازن و درعینحال محدود به قواعد شرعی است. بنابراین، این ساختارها صرفاً با الگوبرداری تکثیر میشوند.
هستههای مقاومت در پهنۀ اجتماع چنان گسترده شدهاند که قابلیت تکاثر و انباشت قدرت و ثروت را ندارند. لذا میتوان برای آنها ماهیتی تکثیری قائل شد چون رشد این هستهها متوازن و درعینحال محدود به قواعد شرعی است.
ماهیت تکثیری بودن هستههای مقاومت، موجب وحدت «صف» و «ستاد» و جلوگیری از انفکاک بخشی از ساختار تحت عنوان ستاد میشود. در نظام سلسلهمراتبی رایج، تمرکز قدرت و ثروت در سطوح بالاتر هرم، گونهای از انحصار را در تصمیمگیری و برنامهریزی و بودجهریزی ایجاد میکند که خود این گونۀ انحصار، تداول رانت را در سطوح مختلف هرم بهدنبال دارد. لذا در نظام رایج، تکاثر ثروت و قدرت در برخی از مناطق هرم از یک سو به تحریک افراد در راستای قدرتطلبی و رشد رانتی در هرم منجر شده و از سوی دیگر، مانع رشد متوازن عناصر مستقل، خلاق و کارآمد میشود.
خودکفایی و وابستهنبودن به نوسانات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی
گستردگی و حجم تکاثر بالا در نظام رایج اداره، موجب وابستگی شدید اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ارکان آن به سایر نظامهای رقیب میشود و لذا بروز هرگونه تکانه و نوسان در سطح بینالمللی موجب تغییرات شدیدی در این ساختار میشود و انفعال شدید آن را در مواجهه با تهدیدها و تهاجمهای نظامهای رقیب بهدنبال دارد. به علاوه، انسجام و پیوستگی شدید درونی این نظام موجب میشود که هر گونه نقص اجزا یا حتی تغییر و تحول در سطوح مدیریت و نگرشهای آنان، عملکرد کل مجموعه را مختل کند. اما هستههای مقاومتی نسبت به یکدیگر وابستگی ساختاری ندارند و همانگونه که اشاره شد، نقطۀ اشتراک آنها در اصول و مبانی و جهت حرکت است که این اصول و مبانی و مقصد ازجانب ولی امر تعیین میشود. لازمۀ استقلال ساختاری هر کدام از این هستهها، وجود سطحی از خودکفایی در آنهاست. لذا نقص یک هسته خود را بر عملکرد سایر هستهها تحمیل نمیکند و درعینحال وحدت مبانی، موجب همکاری سایر هستهها در رفع این نقص میشود و حتی انحراف و فروپاشی یک یا تعدادی از هستهها، آسیبی جدی به ساختار هستههای مقاومت وارد نمیسازد. درواقع حرکت پیشرو این هستهها در راستای «مسابقۀ خیرات» است و از آنجایی که همکاری و تعاون ازجملۀ خیرات است، ضعف یکی از هستهها، نهتنها از مسئولیت دیگر هستهها نمیکاهد بلکه تلاش آنها را در رفع ضعف و ایجاد حرکت متوازن بهدنبال دارد.
درچارچوب شرع و قانون بودن
مراد از وابستهنبودن هستهها به یکدیگر، حرکت صرفاً پارتیزانی و بینظم و بیجهت آنها نیست بلکه علاوهبر اخذ اصول و مبانی حرکت بهطور مستقیم از ولی امر (سازوکار نظارت درونی هستهها)، در چارچوب شرع و قانون عمل میکنند (سازوکار نظارت بیرونی نظام ولایت) و خود را در قبال آن مسئول میدانند با این تفاوت که این هستهها از ظرفیتهای موجود در قانون که البته مؤید شرعی هم دارد، به نحو حداکثری استفاده میکنند.
اصول موضوعه
ازآنجاکه هستههای مقاومت، ساختاری مردمی، انعطافپذیر و تکثیری دارد، هرچه قیود محدودکننده در آن بیشتر باشد، از اثربخشی آن میکاهد. تنها برخی از اصول موضوعه بر رفتار تمامی هستهها حاکم است که این اصول کلی اولاً حرکت هستهها را جهتدهی میکند و ثانیاً بر سر راه این حرکت مانعی ایجاد نمیکند. این اصول عبارتاند از: انقلابیبودن، داشتن روحیۀ جهادی و مستقلبودن.
عرصهها
همانگونه که اشاره شد، حوزۀ حرکت هر کدام از هستههای مقاومت با توجه به اولاً درکی که از دستور ولی دارند و ثانیاً توانی که در خود احساس میکنند تعیین میشود. بااینحال بهطور کلی چهار عرصۀ فکر، علم، تبلیغ و عملیات را میتوان برای این هستهها ترسیم کرد. وظیفۀ هستههای فکری، ایدهپردازی، نظریهپردازی گفتمانی و تدوین محتوای حرکت جبههای است. هستههای علمی بهدنبال تبیین علمی و روشمندسازی حرکت عملیاتی است. کارکرد اصلی هستههای تبلیغی، جریانسازی و گفتمانسازی و شبکهسازی و توسعۀ کمی و کیفی هستهها میباشد. هستههای عملیاتی در حوزۀ عمل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی وارد میشوند و بهدنبال ارائۀ الگوهای عینی هستند.
حل اختلاف
حل اختلاف در درون هستهها و مابین هستهها بر عهدۀ نظام امانت (به تعبیر آیتالله شاهآبادی) است. نظام امانت عملاً همان سازمان روحانیت است که از ائمۀ جمعه و جماعات تشکیل شده است.
جهت حرکت هستههای مقاومت اقتصادی
هستههای مقاومت اقتصادی بهطور کلی درجهت «احیای اقتصادی» گام بر میدارند. احیا به ترتیب اولویت در بخشهای کشاورزی، صنعت و تجارت است.
تشکیل هستهها
اولویت تشکیل با هستههایی است که به فرایند احیا نزدیکترند به این معنا که اگر هستهای بتواند با اتکا به امکانات درونی خود بهسرعت به مرحلۀ تولید (اعم از فکر و علم و کالا) برسد در تشکیل مقدم است. لذا افرادی که توانایی ورود در هستههای مختلف را دارند، هستهای را باید انتخاب کنند که به احیا نزدیکتر باشد.
-----------------------------
پدافند اقتصادی، ش 11، مهر ماه 1394، صص22-24