احسان ولدان
1396/2/9
تعداد بازدید:
از مهمترین محورهای مدل اقتصاد مقاومتی، دانشبنیان شدن اقتصاد است. همانطور که رهبر معظم انقلاب در ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به پیشتازی اقتصاد دانشبنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه اشاره فرمودند لازم است توان و ظرفیتهای تولیدی با استفاده از تسهیلات مورد نیاز جهت توسعۀ این بنگاهها در کشور ایجاد شود. نکتۀ مهمی که در رابطه با دانشبنیانی وجود دارد این است که پیشرو بودن در عرصۀ فناوریهای مختلف را نمیتوان از بخش خصوصی به تنهایی انتظار داشت. بلکه پیشرفتهای دانشبنیان نیازمند یک موتور محرک است که دو ویژگی داشته باشد: اول توانایی مالی بالا و دیگری توانایی انسجامبخشی و همگرایی و هماهنگسازی همۀ مراکز و نهادهایی که در فرایند تولید دانشبنیان دخیل هستند. مدل موسسۀ KICT که در گفتگوی فوق بدان اشاره شد توانسته است این دو ویژگی را در کنار هم داشته باشد. در ادامه بهطور مختصر دلالتهای مدل مذکور را برای تحقق فرایند تولید دانشبنیان در مقاومسازی اقتصاد بیان میکنیم:
اولین نکته در رابطه با این مدل طراحی نظام سیستمیک پژوهشی برای همگرایی و هماهنگی تحقیق و توسعه در بخشهای مختلف است. توضیح اینکه در اقتصاد ایران در موارد بسیاری به تحقیق و توسعه و نوآوری اهمیت داده نمیشود و در برخی موارد نیز فعالیتها غیرهمسو و غیر انباشتی است و یا بین نهادها و مراکز دخیل در نوآوری و فناوری ارتباط سیستمیک و سازمانیافتهای وجود ندارد. اما موسسۀ KICT به عنوان یک مرکز ثقل واحد در زمینۀ تحقیق و توسعه است. دانشگاهها، نهادهای تحقیقاتی و بنگاههای خصوصی که مرتبط با زمینۀ فعالیت این موسسه هستند همه با هماهنگی این مرکز به فعالیتهای تحقیقاتی خود میپردازند. در واقع کارکرد بسیار مهم موسسه در این مدل علاوه بر اقدام مستقیم در تحقیقات، سیاستگذاری فناوری و خطمشی گذاری و همچنین حمایتهای گوناگون و همکاری با مؤسسات خصوصی و دانشگاهها و مراکز علمی است. این امر باعث تمرکز و همگرایی پژوهشها میگردد.
نکتۀ دیگری که حائز اهمیت است توجه به نقش بخش عمومی و دولت در پشتیبانیهای مالی و اطلاعاتی این موسسه است. چراکه بخش خصوصی ماهیتاً امکان ورود به عرصههای پرخطر فناوری و نوآوری را ندارد و به اصطلاح بازار در این زمینه با شکست مواجه است. انتخاب حوزههای فناوری نیز بسیار مهم است. تعریف طرحهای کلان فناوری و نوآوری در برخی حوزهها موتور محرک صنعت کشور است چراکه اگر مکانیسم انتقال فناوری به بخش صنعتی خصوصی صورت گیرد، تحقق تولید دانشبنیان امری در دسترس خواهد بود. از سوی دیگر در یک اقتصاد مقاوم پیشرفت فناوری در بخشهای زیرساختی و استراتژیک دارای اهمیت بسیاری است.
در نهایت آنچه در این مدل قابلتوجه است اهتمام موسسه بر شناسایی و پرورش ظرفیتهای انسانی در حوزۀ فعالیت خود میباشد. بازار و بخش خصوصی در بسیاری از موارد انگیزهای بر این امر ندارد و بایستی مدلهای تعاملی دیگری مانند این موسسه جهت پرورش و استفاده از ظرفیتها برای پیشرفت نوآوری و فناوری طراحی گردد. ▪
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 20، تیر ماه 1395، ص 23